خواب زمستانی صداوسیما در توجه به رشتههای پایه/ ارزشبندیها اسیر بازار رنگین تبلیغات/ شبکه ورزش رسالت خود را فراموش کرده است
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۴۵۱۱۸
توجه به یک سری رشتههای درآمدزا در صداوسیما یکی از مشکلاتی است که ضربه بزرگی به جامعه ورزشهای پایه یا منهای فوتبال وارد کرده است.
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ رسانه به عنوان توانمندترین بازو جامعه ورزشی برای توسعه، گسترش و معرفی رشتههای ورزشی مختلف بین مردم محسوب میشود و نقش بسیار مهمی در ترویج کودکان به انجام فعالیتهای ورزشی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ملاک در صداوسیما بیشتر درآمدزایی است
فعالیت حرفهای در رشتههای ورزشی باید از ردههای سنی پایه یعنی خردسالی، نونهالی و نوجوانی آغاز شود. همچنین باتوجه به نوع زندگی شهری که در حال حاضر بین مردم رایج شده است، ورزش حتی به صورت همگانی میتواند بهترین و مفیدترین تفریح برای کودکان و همه اقشار جامعه باشد. این موضوع در حالی است که هیچگونه برنامهای در صدا و سیما در این راستا ساخته نشده است و تا به حال حتی گزارشی در خصوص علاقمندیهای کودکان به رشتههای ورزشی یا معرفی آنها به مردم صورت نگرفته است.
خشایار حضرتی، سرمربی تیم ملی شنا، طی گفتگو با خبرنگار برنا درخصوص نقش و تاثیر صدا و سیما در توسعه و گسترش ورزشهای پایه بیان کرد: صدا و سیما میتواند با اشائه ورزشهای پایه، بدون این که تبلیغاتی باشد، به خیلی از رشتههای ورزشی کمک کند. صدا و سیما که از لحاظ شنیداری و دیداری مهمترین وسیله ارتباطی با مردم است، بیشترین تأثیر را روی جذب بچهها در رشتههای ورزشی دارد. هرچقدر تبلیغات هم زیاد باشد، جذب چهره در رشتههای پایه اتفاق نمیافتد. شبکه ورزش حاضر است ساعتها مسابقات خارجی بدون مخاطب را پخش کند اما مسابقات داخلی ما پخش نشوند تا بخواهد حق پخش دهد. اما خیلی از این هزینهها باعث میشود بچهها به سمت رشتههای پایه یا خیلی از رشتههای دیگر که کمتر در ایران طرفدار دارند، جذب شوند.
وی افزود: پخش برنامهها در شبکه ورزش تقریبا ارزشبندی نشده و ملاک بیشتر درآمدزایی است تا این که تأثیر برنامهها در جامعه در نظر گرفته شود. سرمایهگذاری یا هزینه کردن برای رشتههای پایه فقط این نیست که که به ورزشکار پول بدهیم، ساختن همین زیرساختها مثل مجموعههای ورزشی، استادیومها، تبلیغات تلویزیونی، رسانهای و پوشش خبری آن ورزشها باعث میشود که ما به عنوان سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم ولی متأُسفانه صدا و سیما این نگرش سرمایهگذاری در این رشتهها را ندارد.
حضرتی اظهار داشت: در گذشته خیلی ساعتها در برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون با این که شبکه ورزش نداشتیم، به آموزش ژیمناستیک یا شنا پرداخته میشد اما الان متأسفانه هیچ کدام از این کارها انجام نمیشود، قبلا برای رشتههایی مانند ژیمناستیک یا دوومیدانی تبلیغ میشد و برنامههای متعددی ساخته میشد اما الان حتی از همان برنامههای قدیمی هم استفاده نمیشود.
ورزشهای پایه به فراموشی سپرده شدهاند
شنا، دوومیدانی و ژیمناستیک در علم ورزش به عنوان رشتههای مادر شناخته شدند و فعالیت در این رشتهها مخصوصا در ردههای سنی پایه میتواند آینده ورزش کشور در تمام رشتههای ورزشی را بسازد. اما باوجود این مسئله کمترین توجه در تهیه و پخش برنامههای شبکه ورزش به این رشتهها میشود.
تیمور غیاثی، پیشکسوت دوومیدانی کشورمان، طی گفتگو با خبرنگار برنا در این رابطه عنوان کرد: متأسفانه در صدا و سیما توجهای به توسعه ورزشهای پایه نمیشود، چون در هفته یا ماه حتی یک بار هم نمیبینید که مسابقاتی برای نونهالان، آموزشگاهها، دبیرستانها، دانشگاهها و حتی ارتش پخش کنند، فقط تاریخ رقابتها و رکوردها را اعلام میکنند. صدا و سیما از نظر گسترش و ساختار ورزشی به هیچ وجه در کار خود موفق نبوده است. در گذشته خود من و دیگر دوستان، تهیهکننده بودیم، فیلمهای آموزشی درست میکردیم و در تلوزیون و به نمایش میگذاشتیم که مردم با ورزش مخصوصا رشتههای مادر آشنا شوند.
وی ادامه داد: واقعا استدعا دارم یک فکری به حال این رشتههای ورزشی کنند تا روز به روز ورزش به فراموشی سپرده نشود. الان حتی فوتبال هم با صدا و سیما مشکل دارد، چون حق پخش نمیدهند و مسابقات سلیقهای شده است.
غیاثی اضافه کرد: باید یک دگرگونی در ساخت و تهیه برنامه جدید به وجود بیاورند، چون آموزش ورزشهای پایه برای ورزش کشور بسیار کارساز است. وقتی وضعیت ورزش پایه درست شود و به آنها توجه کافی داشته باشند، مخصوصا از طریق رسانهها و تلویزیون، در رشتههای دیگر هم اثربخش خواهد بود.
این در حالی است که بخش عمدهای از مردم جامعه که کودکان را نیز در برمیگیرد از بیتحرکی رنج میبرند و این موضوع باعث افزایش بیماریهایی مانند چاقی، دیابت، فشار خون، چربی خون و ... در کشور شده است اما انگار درآمدزایی از پخش مسابقات لیگ برتر فوتبال اروپا مسئلهای مهمتر برای صدا و سیما کشور ما محسوب میشود.
*درخصوص نقش ورزش کشتی و جایگاه آن اطلاعرسانیای انجام نمیشود
کشتی به عنوان ورزش اول ایران و پرمدالترین رشته ورزشی کاروان کشورمان در بازیهای المپیک، از اهمیت خاصی برای مردم برخوردار است اما متاسفانه باتوجه به آمارهای ارائه شده از سوی فدراسیون کشتی ایران در این چند سال اخیر، شاهد کاهش 60% مراجعهکنندگان این رشته پرمدال هستیم. این مسئله نشان میدهد که پوشش خبری رقابتهای ورزشی در چنین رشتههای مهمی کارساز نیست و باید با ساخت برنامهها و گزارشهای تاثیرگذار، در این زمینه ورود پیدا کرد تا در حقیقت طلوعی دوباره برای ورزش قهرمانی ایران و نجات مردم از بیتحرکی داشته باشیم.
مجید ترکان، آزادکار پیشکسوت کشتی، طی گفتگو با خبرنگار برنا در مورد توجه رسانه ملی کشور به ورزش اول ایران یعنی کشتی خاطرنشان ساخت: رسانه ملی خیلی بیشتر از اینها به ورزش ما مدیون است و باید بیشتر به آن بپردازد. مردم قهرمانانشان را دوست دارند مخصوصا در مورد کشتی که ورزش اول کشور ما است. الان مسابقات المپیک 2020 توکیو پیش رو داریم اما چقدر برنامههای تخصصی، میزگردهای تحلیلی و حتی پخش زنده در این زمینه تهیه میشود؟ همه مردم از مدالآوری در کشتی بحث میکنند اما چقدر این مسئله از طرف رسانهها پیگیری میشوند؟ بعضی از رشتهها حتی نتوانستند سهمیه المپیک کسب کنند و باید برهمین اساس به ورزش کشتی توجه کنند.
ترکان تصریح کرد: آنقدری که برای فوتبال وقت میگذارند، آیا میتوانیم به همان اندازه روی مدال المپیک این رشته حساب کنیم؟ در حالی که حتی سهمیهای در این رشته کسب نشده است. مسابقات به صورت زنده پخش میشوند اما آیا مقداری هم به پشت پردهها پرداختید؟ اما میبینیم که در مورد رشتههای ورزشی دیگر، خیلی خوب عمل میکنند و بها میدهند.
آزادکار پیشکسوت کشتی در پایان گفت: تبلیغاتی که انجام میشود، به گونهای است که خانوادهها بچههایشان را کانالیزه میکنند و برنامههای ورزش کودک ما درمورد کشتی تبلیغاتی انجام نداده است، درخصوص نقش ورزش کشتی و جایگاه آن اطلاعرسانی انجام نمیشود که خانوادهها بخواهند بچهها را برای فعالیت در این رشته بیاورند. اگر درمورد کنکور باشد ببینیم که چه تبلیغات گستردهای صورت میگیرد.
سخن آخر
توجه به یک سری رشتههای درآمدزا در صدا و سیما یکی دیگر از مشکلاتی است که ضربه بزرگی به جامعه ورزشهای پایه یا منهای فوتبال وارد کرده است، به بیانی این رویکرد باعث فراموش و منزوی شدن یک سری ورزشهای خاص در کشور شد. میتوان گفت پوشش خبری و پخش زنده گاه و بیگاه مسابقات ورزشهای منهای فوتبال نمیتواند راهچارهای برای این مشکل باشد و باید در این زمینه عمیقتر و جدیتر کار کرد.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: رسانه شبکه ورزش صداوسيما ورزش های پایه رشته های ورزشی رشته های پایه ورزش های پایه صدا و سیما برنامه ها شبکه ورزش ورزش ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۴۵۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درآمد میلیون دلاری شبکههای ماهوارهای از سینمای ایران! چرا و چگونه؟!
اینکه پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران، همگی، کارزارهای تبلیغاتی خود را خارج از تلویزیون و به خصوص در شبکههای ماهوارهای دنبال کردهاند، نکاتی نگرانکننده و حتی ناامیدکننده را به ذهن میآورد که موارد متعددی را از حیفومیل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعیت رسانهای تلویزیون شامل میشود.
به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه شهروند، یکی از نقاط قوت مدیریت سینمای ایران در این چند وقت اخیر فروش هزار یا به روایتی دقیقتر هزار و ٢٠٠میلیارد تومانی سینمای ایران در نزدیک به یک سال اخیر عنوان شده است. دستاوردی رکوردشکن و نویدبخش که البته با توجه به حقایقی که در ارتباط با این آمار رسانهای شده، سوالات و تردیدهایی را نیز در فضای سینمای ایران به وجود آورده است، بهخصوص از این نظر که این دستاورد آماری متعلق به تمامیت سینمای ایران در اکران یک سال اخیر نبوده و تنها و تنها به درصدی از فیلمهای روی پرده تعلق دارد. بگذارید اینگونه بگوییم که از مجموع فروش هزار و ٢٠٠میلیارد تومانی سینمای ایران در سال گذشته بیش از یکمیلیارد تومان مربوط به هفت فیلم «فسیل»، «هتل»، «تمساح خونی»، «هاوایی»، «شهر هرت»، «ویلای ساحلی» و «بچهزرنگ» بوده و در نقطه مقابل نیز نزدیک به ٦٠ فیلم دیگری که روی پرده آمدهاند، روی هم کمتر از ٢٠٠میلیارد تومان فروختهاند، یعنی پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران -البته اگر «بچهزرنگ» را از فهرست خارج کنیم- ٦ فیلم کمدی هستند. فیلمهایی که البته در نگاهی دقیقتر، علاوه بر کمدیبودن از یک نظر دیگر نیز با هم مشابهت و پیوند دارند: تبلیغات خارج از تلویزیون، به خصوص در شبکههای ماهوارهای!
این مطلب با نگاه به این وجه از پیوند ٦ فیلم پرفروش سینمای ایران در یک سال گذشته به رشته تحریر درآمده است.
اینکه پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران، همگی، کارزارهای تبلیغاتی خود را خارج از تلویزیون و به خصوص در شبکههای ماهوارهای دنبال کردهاند، نکاتی نگرانکننده و حتی ناامیدکننده را به ذهن میآورد که موارد متعددی را از حیفومیل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعیت رسانهای تلویزیون شامل میشود.
در واقع این واقعیت که تمام ٦ فیلم پرفروش سال گذشته، فیلمهایی هستند که تبلیغاتشان از شبکههای ماهوارهای پخش شده؛ چه از نظر آماری و چه از منظر شرایطی که منجر به این وضع شده و البته پیامدهایی که این اتفاق میتواند به دنبال داشته باشد، به نحو طعنهآمیزی آزاردهنده و البته در عین حال، آموزنده است و نشان میدهد که سیاستهای نسنجیده شماری از مدیران میانی فرهنگ چگونه میتواند سیاستهای عمومی فرهنگ کشور را دچار اختلال و خدشه کند.
آمار و ارقام ترسناک
دادههایی که درباره تبلیغات فیلمهای سینمایی ایرانی در شبکههای ماهوارهای منتشر شده، عجیب و ترسناک هستند:
سال گذشته کارگردان فیلم «فصل ماهی سفید» گفته بود که «رسانههای خارجی هفتهای ۵ تا ۱۵هزار دلار برای تبلیغ فیلمهای ایرانی میگیرند.» این فیلمساز البته بلافاصله یکی از فیلمهای روی پرده را مثال زده بود که مبلغ گزافی -حدود ۲۵۰هزار دلار- داده و تمام باکس تبلیغات آن شبکههای ماهوارهای را برای فیلمش گرفته، تا با تبلیغ تماموقت، هم فروش بالای فیلمش را تضمین کند و هم اینکه فرصت تبلیغ برای فیلمهای رقیب باقی نگذارد.
دادههای ترسناک در این زمینه ادامه دارند: «چندی پیش یک خبرگزاری نوشته بود که سال گذشته سینمای ایران بیش از صدمیلیارد تومان تنها به یکی از شبکههای ماهوارهای تبلیغبگیر داده، به این معنا که تنها برای امری غیرضروری مانند تبلیغ فیلم که در شرایط درست در داخل کشور باکیفیتتر و بهتر هم میتواند انجام گیرد، رقمی تقریبا معادل یکونیم میلیون دلار ارز از کشور خارج شده است.
یک حسابوکتاب ساده
سال گذشته یکی از روزنامهها از قول یکی از مدیران بازاریابی شبکههای ماهوارهای نقل کرده بود که «برای پخش تیزر یکماهه فیلمها که شامل ٢٤٠ نوبت طی ٣٠ روز میشود، مبلغ ١٠هزار دلار دریافت میشود. برای پکیج ٥٤٠ نوبت پخش یک دقیقهای برای تبلیغ آثار هم صاحبان آثار باید بین ٦٠ تا ٨٠هزار دلار کنار بگذارند.»
حالا در شرایطی که سال گذشته بالای ۱۰ فیلم تنها در شبکه جم تبلیغ داشتند -آن هم نه یکبار و ١٠ بار، بلکه به طرز مشمئزکنندهای بیشتر از هزار بار- و این وضع همین حالا هم برای فیلمهای «تمساح خونی»، «بیبدن» و «سال گربه» ادامه دارد؛ با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد که سینمای ایران تنها در یک سال گذشته برای تبلیغات فیلمها چقدر هزینه کرده است!
آغاز ماجرا
اما اینکه چه شد که تبلیغات آثار سینمایی سر از شبکههای ماهوارهای درآورد، باید به روزهایی برگشت که تلویزیون که زمانی به محصولات فرهنگی روی خوش نشان میداد و به تریبونی برای بهتر دیدهشدن آثار سینمایی تبدیل شده بود، تغییر رویه داد و شروع کرد به مقاومت مقابل پخش تبلیغات سینمایی و انداختن انواع و اقسام سنگهای مختلف پیشپای محصولات سینمایی که از این میان میتوان از سختگیریهای فراوان تا ممیزیهای مستقل سازمان صداوسیما فراتر از آنچه وزارت ارشاد مصوب کرده، اشاره کرد.
این موارد که نارضایتیهای بسیاری را موجب شدند، کمکم کنداکتور تلویزیون را خالی از تبلیغات محصولات سینمایی کردند و در ادامه نیز با قواعد و مقرراتی جدید از قبیل لزوم انجام ممیزیهایی عجیب و جدید صاحبان آثار را به سمت شبکههای ماهوارهای کوچ دادند.
چندی پیش سعید خانی، پخشکننده سینما و تهیهکننده آثاری مانند «من»، «دوزیست»، «حرفهای» و «سال گربه» در این زمینه گفته بود که «مشکل اینجاست که شماری از مدیران تلویزیون درک درستی از محصول فرهنگی ندارند و در نتیجه نمیتوانند ارتباط خوبی با سینما برقرار کنند. همه ما در یک کشور زندگی میکنیم و این طبیعی است که حق داشته باشیم سینما به تلویزیون کمک کند. اما متاسفانه چنین نگاهی در سازمان صداوسیما وجود ندارد و چنین میشود که حتی فیلمی مانند «دسته دختران» هم که یک فیلم ارزشی و دفاع مقدسی و در راستای سیاستهای تلویزیون است، از تیزر بیبهره میماند. اتفاقی که البته یک زمانی کاملا برعکس بود، ولی حالا دیگر آن نگاه کلان در مدیران تلویزیون وجود ندارد.»
چرا تلویزیون نه؟!
اما در شرایطی که تقریبا تکتک صاحبان فیلمها به لزوم جلوگیری از خروج ارز از کشور واقفند و در عین حال، به تازگی نیز از موضعگیری شدید دولت و به خصوص عباس محمدیان، مدیرکل دفتر تبلیغات ارشاد، مبنی بر لزوم مقابله با پدیده خروج ارز و سرمایه از کشور و البته برخورد با فیلمهای تبلیغشده در ماهواره آگاهی یافتهاند؛ پس چرا فیلمسازان و صاحبان فیلمها چنین تصمیمی میگیرند و تبلیغ فیلمشان را به ماهوارهها میدهند؟
شماری از سینماگران به تازگی در پاسخ به این پرسش، از کاهش ضریب نفوذ تلویزیون و کاهش شمار مخاطبان این رسانه به عنوان یکی از دلایل این امر نام بردهاند. این همان چیزی است که چندی پیش رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما هم گفته بود که دیگر نمیتوانیم انتظار مخاطبان ۸۰ و ۹۰درصدی داشته باشیم.
نکته دیگری که در این میان وجود دارد، عدم صرفه مالی تبلیغات در تلویزیون است. به گزارش ایدنا، رسانه جامع تبلیغات تجاری ایران، تا قبل از ریاست پیمان جبلی، صداوسیما بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ تیزر تبلیغاتی را به فیلمهای سینمایی اختصاص میداد که نوعی یارانه به کالاهای فرهنگی بود، اما در دوره جدید صداوسیما این معادله برعکس شده و تنها ۱۰ تا ۱۵ تیزر تبلیغاتی به فیلمها اختصاص داده میشود و سازندگان باید هزینه تبلیغات بیشتر را پرداخت کنند.
امیرحسین علمالهدی، یکی از مدیران فرهنگی دولتهای گذشته و کارشناس اقتصاد سینما، با اشاره به اینکه «دلیل رجوع صاحبان آثار سینمایی به تبلیغات ماهوارهای کاهش ضریب نفوذ تلویزیون است که البته این هم تنها در مورد ۴۰درصد از سینمای ایران صدق میکند و روی ۶۰درصد باقی فیلمها تاثیر چندانی ندارد»، میگوید: «علاوه بر این، تبلیغات در تلویزیون بر اساس اعداد و ارقام صرف مالی چندانی برای سازندگان آثار ندارد، بنابراین آنها ترجیح میدهند تبلیغ کارشان را با هزینهای کمتر انجام دهند. البته در حال حاضر عدد دقیقی از میزان پول دریافتی تلویزیون بابت پخش تیزر ندارم، اما آخرین رقمی که در ذهنم هست، این استدلال را به من میدهد که تبلیغ فیلم در تلویزیون شاید بهصرفه نباشد.»
حرف آخر
نتیجه این تصمیم مقرونبهصرفه نبودن تبلیغات در تلویزیون برای فیلمهای سینمای ایران و کوچ تبلیغات سینمایی به ماهوارههاست که همانطور که گفته شد باعث خروج یکونیم میلیون دلار ارز شده و این پرسش را در شماری از خبرگزاریها به وجود آورده است که «با ادامه این روند، آیا غیر از این است که سود رکوردشکنیهای سینمای ایران بیش از اینکه به نفع سینما یا حتی تلویزیون ایران تمام شود، به جیب یکسری ماهوارهها ریخته میشود؟»
واقعا آیا رواست که سرمایههای کشور اینگونه از کشور خارج شود؟ آیا نباید کاری کرد و به خصوص نهادهای نظارتی نباید تلویزیون را وادار کنند در این راستا گامی بردارد؟!
انتهای پیام